آرتين 22 ماهه

آرتين كوچولوي من كلي بزرگ شده اين روزها.دو سه روزي ميشه كه جملات دو كلمه اي مي سازه :

مااااامااااا...... قَ    -    مااا مااااايييييييي .... قَ    -       دايييييييي ..... ق َ ( ق َ يعني بيا )

عاشق لاك هست و خاله منير وظيفه داره بهش لاك بزنه.غذا خوردنش مثل قبله.فقط هر از گاهي برنج و گوجه فرنگي و هندوانه ميخوره.همچنان عاشق نون پنير و چايي شيرينه .به نون ميگه : دادا.حموم رفتنش هم تغيير چنداني نكرده و با داد و فرياد همراهه.دستش به همه دستگيره ها مي رسه و در ها رو خودش باز ميكنه.از توپ و اسباب بازي هاي فكري خوشش مياد.بعضي وقتها آنا بالا ( تركي ) ميريم پارك سر كوچه يا با كالسكه ميريم بازار.توي پارك با زور نوبت ديگران رو ميگيره و سوار تاب ميشه.داد ميزنه : مَن ....مَن.... طرف رو وادار ميكنه از تاب بياد پايين و آرتين سوار ميشه.... ديگه پياده نميشه و تاب مال ما ميشه. ميره وسط توپ بازي بچه ها و توپشون رو بر ميداره از جلو پاشون و اونا هم هاج و واج مي مونن. تا تقي به توقي مي خوره قهر ميكنه تازگي ها.مدل قهرش هم اينطوريه كه صاف روي شكم دراز ميكشه رو زمين و نوك بينيش رو ميذاره رو فرش.بعضي وقتها كه شلوغ ميكنه اين قهرش هم غنيمتيه براي خودش كه يكم نفس بكشم من.

تغييرات لغتنامه آرتين : موني ( خاله منير ) - ن َيي ( خاله نير) - نايي ( آنا ) - بابادودوت ( بابابزرگ ) -  بيجيت ( بسكوييت ) - نَني ( دنت )  -   دَت ( قطع كردن تلفن )  - مَن ( من )  -   مِي ( به تركي يعني بده ) -  بي بي ( ماشين )

آرتين در حال بازي ((بسكتبال از راه نزديك!))

اولين جوراب آرتين كه قبل از كوچيك شدن پاره شده. البته اين اتفاق عظيم قبل از عيد افتاده . ولي من وقت نكردم جورابو پاش كنم و عكس بگيرم.

آرتين پوشك هاشو از نايلونش ريخته زمين و فاتحانه داره تماشا مي كنه.!

خنده مليح آرتين براي رفع بلا ( عصبانيت من )

آرتين عروسكش رو ( همون ببيس ) خوابونده و خودش پتو كشيده روش.راستي بوسش هم كرده ( چه عجب !؟)