اولين سيزده بدر آرتين
حدود12ظهر بارو بنديلمون رو جمع كرديم و طبق قراري كه با ماماني اينا داشتيم رفتيم سيزده بدر . با اين تفاوت كه امسال بر خلاف سالهاي قبل يه كوچولوي دوست داشتني به نام آرتين هم همراهمون بود . هوا خيلي گرم و آفتابي بود و من مي ترسيدم پوست سفيد خوشگلم بسوزه . خلاصه با كمك هم نهار رو پختيم و خورديم و آرتين هم كه با وجود گرما وسرو صدا نمي توانست بخوابد موسيقي متنش شروع شده بود.شيريني و آجيل و ميوه هم خورديم كوه رفتيم و برگشتيم خونه. واولين سيزده بدر آرتين اينجوري رقم خورد ....
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی