این روزها
*دیشب شعر ( یه توپ دارم قلقلیه ) رو برات خوندم و بهت توضیح دادم که معنیش به ترکی چی میشه.بعد..... من : آرتییییین ... یه توپ دارم ؟؟؟؟؟؟ ( منتظر بودم بگی قلقلیه ) آرتین : عِچَ ( یعنی بزرگ ) اونقدر خندیدیم و من خوردمت... *تازگیها علاقمند شدی به انداختن سنگ توی آب.جمعه صبح می بریمت بیرون و آب پیدا میکنیم و تو توش سنگ میندازی و کلی کیف میکنی.تازه مامانی توی لگن برات آب میذاره و توش سنگ میندازی.سنگها رو هم همراه مامانی رفتین جمع کردین. 5*شنبه صبح ها اگه هوا خوب باشه دوتای (آنا بالا ) میریم بیرون ( به قول تو بازار).هفته قبل دتاشتیم با کالسکه توی پیاده رو میرفتیم که از روبرو ...
نویسنده :
مامان آرتین
0:21