یک روز مونده به تولد 2سالگی
پیارسال این موقع که هنوز تو نبودی و فردا قرار بود تشریف فرما بشی من و بابا اتاقت رو آماده می کردیم ویه ساک از لباسهای کوچولوت آماده کردیم که وقتی دنیا اومدی تنت کنن. بازار عکاسی و فیلمبرداری هم که به راه بود.شب جالبی بود . منتظر دیدن روی ماهت بودیم شدیییید.
الان..... هم داریم اتاق رو برای تولد دو سالگیت تزیین می کنیم.شونزده تا بادکنک باد کردیم. تا الان که 5 تاش ترکیده.فک نکنم تا صبح چیزی بمونه.وقتی می ترکن مثل بمب صدا می دن.وحشتناکه.تو هم خوابیدی.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی