آرتین 25ماهه
این روزها آرتین شلوغتر شده.دیگه هیچی سر جاش نیست.ادکلن توی آشپزخونه پیدا میشه... گردنبند من توی ساک.... ماشین اسباب بازی توی آشپزخونه و اتاق خواب.....توپ هم که همه جاهست چون حدود ده تا توپ داره آرتین که به اتاق ها و آشپزخونه یکی دو تا می رسه.علاقه عجیبی به طلا پیدا کرده.هر وقت من با تلفن حرف می زنم خرابکاری می کنه.وقتی مامانی نماز میخونه آرتین هم روسری سرش میکنه و وایمیسته به نماز.مدام دستهاشو عقب جلو می بره و زیر لب میگه ( ابَّ -اب َّ ) . از کارهی جالب آرتین اینه که وقتی برقها قطع میشه ذوق میکنه زود بلند میشه و همه لامپها و تلوزیون و لباسشویی رو تست می کنه.اگه دستش به لامپ نرسه با مگس کش اونقدر ضربه میزنه که روشن بشه. به دیدن کارتون علاقه نشون میده . همچنان عاشق شیره و آب هم زیاد میخوره این روزها.بلند میگه : مااا ماااا .من میگم بله .میگه: مَم یا جی - این موضوع یکی از خنده دارترین خاطرات مسافرت بابلسر شد. هندونه و خربزه دوست داره و به هر دو تا میگه : آپس . میریم شهربازی و به وسایل بازی علاقه نشون میده
تغییرات لغتنامه آرتین :إ نّی ( درد میکنه .مخفف اینجی ) - إک اووووو جی ( یک دو سه ) -
آددا ( آدان یعنی بپر ) - نِن ( پیاده شو ) - دوووو (بلند شو ) - مو (بینی ) - جچ ( پا )
آرتین در حال نمازخوندن
استراحت بعد نماز
آرتین و دخترعمه